0

تحلیل و نقد سریال بازی مرکب

بازدید 667

نقد سریال بازی مرکب :

سریال بازی مرکب با پخش آنلاین از شبکه نتفلیکس با بیش از دویست و ده میلیون کاربر توانست کاربران خود را به هیجان آورده و رکورد تازه ای را رقم بزند. انتشار سریال Squid Game بدون سر و صدا و تبلیغات گسترده انجام شد و تنها کاربران با شنیدن و تعریف این سریال در شبکه های اجتماعی و از دوستان خود کنجکاو به دیدن این سریال شدند. سریال بازی مرکب در ایران با استقبال مواجه شد از همین روی، در این نوشته به تحلیل و نقد سریال بازی مرکب خواهیم پرداخت.

خلاصه ای از سریال کره ای بازی مرکب :

در سریال Squid Game، خط اصلی داستان حول بازی رقابتیِ که بین 456 نفر رخ می دهد می چرخد که بسیار مرموز و ظاهرا ساده است اما برای بازندگان آن عاقبتی مرگبار نیز دارد. این بازی ها توسط گروهی مرفه و ثروتمند طراحی شده است. بازیکنان، از افراد دارای مشکلات زیاد مالی، بدهکار و به زبان ساده، بدبخت و به نوعی آخر خط رسیده، شناسایی و به رقابت دعوت شده اند.

کارت دعوت به این مسابقه، با اشکال ساده روی آن یعنی مثلث، مربع دایره برای این افراد بی بضاعت و مال باخته، فرستاده شده و به آن ها وعده می دهند در صورت برد در چند بازی ساده، جایره ای حدود ۳۸ میلیون دلار ببرند.

همگی آن ها برای امتحان کردن شانس خود، دعوت نامه را می پذیرند و امتحان می کنند حتی چنان به اخر خط رسیده اند که جان خود را هم وسط می گذارند. بازی های این مسابقه ظاهرا ساده هستند و از بازی های سنتی دوران کودکی کره ای الهام گرفته شده اند اما نکته ی جنجالی ماجرا این جاست که بازی در مکانی بزرگ و مخفی در جزیره ای اجرا می شود که راه خروج و حتی فرار ندارد و کسانی که در بازی ببازند، کشته و توسط تابوتی ربان زده، حمل شده و در آخر سوزانده می شوند. حقایق جالب سریال بازی مرکب بسیارند که در این نوشته بیشتر به تحلیل و بررسی این نکات پنهان می پردازیم.

سریال بازی مرکب
سریال بازی مرکب

مسابقه طوری طراحی شده است که تنها یک نفر باقی بماند و حتی با نزدیک شدن به آخر مسابقه گاهی، شرکت کنندگان راهی جز کشتن دوستان خود برای کم کردن رقبا، نمی یابند.

این رقابت و درگیری شرکنندگان با هم، هیجان زیادی در سریال ایجاد کرده و بیننده به شدت برای دیدن چالش های نفس گیر بعدی مسابقه کنجکاو شده و هر لحظه از مسابقه، به همراه شرکت کنندگان، شروع به فکر، تصمیم گیری و پیدا کردن راه نجات کرده و مدام غافلگیر می شود.

این تعلیق و کشاندن هیجانی بیننده تا پایان، دلیل پر مخاطب بودن این سریال می باشد و حتی در لحظات پایانی سریال هم باز موضوعاتی برای غافلگیری وجود دارد.

از ابتدا تا پایان، نکته ی تلخ داستان اینست که گروه ثروتمندان، با وجود این که توانایی کمک به تمامی این افراد بدهکار و دارای مشکلات مالی را دارند اما تنها برای سرگرمی و لذت جویی، مسابقه ای چنین مرگ آور را طراحی کرده و رقابت برای برد آن بیچارگان را در صحنه هایی دکور شده برای  ۶ بازی، از دور و یا حضوری تماشا کرده و حتی بر برد و باخت آن ها هم شرط بندی می کنند.

لذت بیشتر برای آن ها در اینست که باختن، مساوی با مرگ است، پس شرکت کنندگان، بازی را با جدیت و با تمام وجود بازی می کنند. در این میان بازیکنان بازی، گاهی برای منافع خود، باهم متحد می شوند و گاهی هم تیمی خود را بی رحمانه فریب می دهند.

در سریال، گاهی پشت صحنه ی بازی ها را هم نشان می دهند. این که مخاطبان ببینند چه کسانی این بازی ها را تدارک دیده اند از جذابیت های دیگر این سریال می باشد. گاهی چه در بازی و چه در پشت صحنه، تقلب ها و هم دستی هایی انجام می شود و حتی بطور مثال در بازی پرش روی شیشه ها، می بینیم اسپانسرهای مسابقه، برای مشاهده ی مخفیانه ی بازی مهمانی ترتیب می دهند.

نقد سریال بازی مرکب
نقد سریال بازی مرکب

تدارکات پذیرایی برای تماشاگران VIP، و همینطور در خود میدان مسابقه و همچنین دکور صحنه ها، مدیریت بازی، کشتن بازنده ها توسط تیم اجرایی یا همان کنترل کنندگان با قوانین سخت و منظم انجام می شود.

در این میان یک افسر پلیس به دنبال برادر خود، به سختی درون کنترل کنندگان ماسک دارِ بازی نفوذ می کند و البته که شک او اشتباه است و برادرش به جای شرکت کننده، یکی از عوامل اجرایی و کنترل کننده ی بازی هاست.

یکی از نکته هایی که مخاطب، کم کم به آن پی می برد حضور یکی از اسپانسرهای ثروتمند (پیرمردی به نام ایل نام) ، برای تفریح در مسابقه می باشد که یونگ سواوه، نقش آن را بازی کرده است. خونسردی، هوشیاری، لبخند دائمی این پیرمرد و البته برد های پر شانس او برای بیننده جذاب و کمی رازآلود است به ویژه که شماره ی این شرکت کننده 001 بوده، خودش اشاره می کند نه برای پول، بلکه فقط برای فعالیت و جلوگیری از آلزایمر به بازی آمده و با ذکر این موضوع که در سر آن توموری وجود دارد، چیزی برای از دست دادن ندارد و بزودی می میرد. این پیرمرد در بازی، هم تیمی فعالِ شخصیت اصلی سریال (یعنی گی هون ) می شود.

اسکویید گیم نمونه ای کوچک از جوامع و زندگی افراد :

در سریال اسکویید گیم Squid Game همان دغدغه های موجود در زندگی مردم جامعه مثل تلاش برای بقاء، ارتباط سازی، کسب تجربه و بهره گرفتن از هوش و سایر توامندی ها برای رسیدن به رفاه و البته پول در اشل کوچک تری دیده می شود و درست مانند زندگی خارج از بازی، یعنی در زندگی اجتماعی و همچنین تقابل ثروت و فقر، زندگی و مرگ، توانمند و ناتوان، بازنده و برنده نیز مشاهده می شود.

این مطلب را هم ببینید
20 فیلم قرون وسطایی برتر تاریخ سینما

البته که مخاطب در نهایت، این مفاهیم را پیچیده تر از آن چه هست می یابد. مثلا برنده ی نهایی مسابقه، راضی و شادمان نیست یا بطور مثال در بازی تیله بازی، یکی از تیم های دو نفره زن و شوهر عاشقی هستند که هر دو مرگ را برد خود می یابند و راضی به مرگ دیگری نیستند.

تبعیض و برابری در اسکویید گیم :

آن طور که مخاطب در می یابد، برگزارکنندگان مسابقه در سریال بر این باورند که به تمامی شرکت کنندگان فرصت کاملا برابر داده اند؛ به استناد استفاده از لباس یکسان، شماره به جای عنوان، عدم اهمیت به جنسیت، تحصیلات و سایر ویژگی ها یا امتیازات بازیکنان به همه شانس مساوی داده شده است اما گویی صرفا این یک ادعاست و عملا نابرابری های بسیاری در این مسابقه دیده می شود.

در بازی لانه زنبوری راههای خلاقانه مثل لیس زدن آزاد است و استفاده ی تقلبی از فندک هم پیگیری و بررسی نمی شود و همین طور، در بازی تیله بازی، هر کس به هر نحوی حتی با تقلب بازی را می برد و کسی متوجه آن نمی شود، مثلا شخصیت باهوش سریال یعنی پارک ه سو، بازیکن دیگری به نام علی را فریب می دهد و تیله های او را از چنگش در می آورد. این در حالیست که در بازی پرش از شیشه، به شیشه گر ماهر با کم کردن نور سالن، اجازه ی استفاده از تجربه و هوشش را در تشخیص شیشه ی سکوریت نمی دهند و او در نهایت می میرد.

جالب این جاست که در سریال می بینیم : برگزار کنندگان ادعای نظم و قانون و نیز دادنِ حق انتخاب دارند و مثلا از اصول و قوانین بازی ها، این است که به هیچ بازیکنی، کمک یا ارفاق نشود  و در تمام‌ مراحل، همگی حق انتخاب داشته باشند اما در واقع انتخاب ها متفاوت و گیج کننده هستند و شرایط طوری چیده می شود که بعضی انتخاب ها، به ضرر افراد تمام شود و در واقع در نهایت شرایط طوریست که 455 نفر کشته شوند و فقط یک نفر زنده و پیروز میدان شود.

در نهایت چیزی که مخاطب در این سریال می بیند: شرایط عادلانه نیست و لزوما یکسان سازی ظاهری، برابری نمی آورد. بازیکنان در بازی کاملا کنترل بردِ بازی خود را در دست ندارند و عوامل متعددی ممکن است مانع و مزاحم آن ها باشد. حتی در قسمت هایی از سریال می بینیم برای کشتن هم، آزادی دارند.‌ تقلب و هم دستی هم در بازی انجام‌ می شود؛ حتی عده ای قصد دارند به جای بازی، با کشتن یکدیگر در خواب، جایزه ی موجود در صندوق شفاف را بیشتر کنند. و گویی، بخش مهمی از هیجان سریال، به دلیل استرس و نگرانی ناشی از سرنوشت نامعلومیست که در انتظار بازی ناعادلانه و پیش بینی نشده ی بازیکنان است.‌

سریال Squid Game
سریال Squid Game

در بعضی بازی ها مثل کشیدن طناب، می بینیم که آن بازی، واقعا جثه و هیکلی قوی می خواهد، حال آنکه بعضی بازیکنان بیچاره، مسن،ظریف و ضعیف هستند.

در حقیقت فیلم طعنه ای می زند که در دنیا ، هرگز نمی توان ادعای پیاده کردن برابری و عدالت کامل کرد. با مرگ هر بازیکن، دیگران یک قدم به جایزه نزدیک تر می شوند. در واقع جنبه ی مهمی از عدالت اجتماعی در این سریال نمود پیدا می کند که در دنیای مدرن هم، سرمایه داران و اربابانی هستند که عده ی زیادی قربانی مسیر خوش بختی آنان می شوند.

در انتهای سریال هم، در پایان رقابت نفس گیر و مرگبار، علاوه بر ترس، احساسات دیگری چون دل سوزی و ناراحتی برای تعدادی مثل علی، سه بیوک و… در مخاطب ایجاد می شود و  برد یک نفر بعد کشته شدن ۴۵۵ نفر، هرگز عدالت را در مخاطبین تداعی نمی کند و گویی محتوای سریال، عدالت اجتماعی و برد و باخت های سخت را در تقابل می بیند.

بازی مرکب و تعریف رفتارهای نفسانی :

 مخاطب می داند صعود یک نفر نباید در ریزش و کشتن صدها نفر باشد اما در نهایت بی صبرانه منتظر دیدن برد شخصیت اولیه ی اصلی داستان یعنی سونگ گی هون است این همان نمایش جنگ درونیست که نفس سرکش بسیاری افراد چنان قوی و در الویت است که در نهایت به موقع منفعت بردن، برد مادی خود را به برد ارزش ها ترجیح می دهد.

در انتهای سریال، مشاهده ی مرگ تمامی هم بازی ها ،سکوت، افسردگی، تنهایی و خستگی مفرط برنده ی نهایی، طوریست که انگار خود سریال تاکید می کند این رقابت است که نفس سرکش افراد را تقویت می کند. بحران اصلی خود ایجاد رقابت است نه ایجاد برابری در رقابت و نه پاداش بزرگ بعد از رقابت. که متاسفانه انسان ها برای رقابت مقابل هم آماده و تربیت می شوند.

درس هایی از رقابت های سریال :

در اجتماع از کودکی بازی ها شروع می شوند، رقابت ها، تنش ها  همگی از همان کودکی شدت می یابند و هر چه سن بالا می رود خطرات این رقابت ها افزایش می یابند.

گویی ما انسان ها برای مسابقه ای مرگبار و نه زندگی دوستانه و لذت بخش آماده می شویم. چه در تربیت و بزرگ کردن کودکان چه در چینش نقش های بزرگسالی، فرصت ها و پاداش ها نباید بر پایه ی رقابت شدید، برد و باخت باشند.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *